top of page
Writer's pictureFormbook

نشر فرم به کمپین جهانی #علیه_کتاب‌_سوزان پیوست.

Updated: 15 hours ago

ترس دیکتاتورها از آگاهی مردم و تلاش برای نابود کردن کتاب‌ها

در طول تاریخ، آگاهی همواره نیرویی رهایی‌بخش و دگرگون‌کننده بوده است. دانش، آزادی و استقلال فکری را برای جوامع به ارمغان می‌آورد و مردم را از زنجیرهای جهل و استبداد رها می‌کند. این قدرت آگاهی است که افراد را از قربانی بودن در برابر بی‌عدالتی به کنشگرانی فعال در برابر ظلم و سرکوب تبدیل می‌کند. در مقابل، دیکتاتورها که قدرت خود را بر پایه سرکوب و کنترل بنا می‌کنند، بیش از هر چیزی از آگاهی مردم هراس دارند. کتاب‌ها، به‌عنوان ابزار اصلی انتقال دانش و اندیشه، از دیرباز هدف حملات این حکومت‌های مستبد بوده‌اند.


کتاب‌سوزی؛ حمله‌ای به حافظه و هویت انسانی

کتاب‌ها فقط کلمات روی کاغذ نیستند. آن‌ها هویت یک ملت، حافظه تاریخی، و روح فرهنگی آن هستند. زمانی که یک حکومت دست به نابودی کتاب‌ها می‌زند، در واقع سعی دارد این حافظه و هویت را پاک کند. طالبان با نابودی کتاب‌ها و محدود کردن دسترسی به منابع آموزشی، در تلاش هستند تا نسل آینده افغانستان را از آگاهی و توانایی تفکر مستقل محروم کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که دانش، نقطه مقابل جهل و ابزاری برای بازخواست قدرت است.


کتاب‌ها؛ نماد آگاهی و خطر برای دیکتاتورها

کتاب‌ها فراتر از مجموعه‌ای از کلمات و صفحات هستند. آن‌ها حامل اندیشه‌ها، روایت‌ها، و تجربیات بشری‌اند و می‌توانند پلی میان نسل‌ها، فرهنگ‌ها، و جهان‌بینی‌های مختلف ایجاد کنند. از همین رو، کتاب‌ها همواره تهدیدی جدی برای دیکتاتورها محسوب می‌شوند. چرا که آن‌ها ایده‌های جایگزینی را مطرح می‌کنند که می‌توانند مشروعیت حکومت استبدادی را زیر سؤال ببرند. کتاب‌ها فضایی برای تفکر انتقادی، بیداری فکری، و اتحاد میان افراد ایجاد می‌کنند، که هر سه برای بقای یک دیکتاتوری خطرناک است.

برای مثال، در دوران حکومت نازی‌ها در آلمان، کتاب‌سوزی‌های عمومی نه تنها حمله به آثار مخالفان سیاسی و فرهنگی بود، بلکه تلاشی برای پاک کردن حافظه جمعی ملت و حذف هر گونه ایده‌ای که با ایدئولوژی نازی مخالفت داشت. چنین اقداماتی امروز توسط طالبان در افغانستان در قالب نابودی کتاب‌ها، تعطیلی مراکز آموزشی، و سرکوب نشر انجام می‌شود.


چرا دیکتاتورها کتاب‌ها را نابود می‌کنند؟

تلاش برای نابودی کتاب‌ها و محدود کردن دسترسی به آن‌ها دلایلی مشخص دارد که همگی به کنترل افکار عمومی و جلوگیری از بروز مخالفت مربوط می‌شوند:

کنترل ایدئولوژیک: دیکتاتورها برای بقای خود نیاز دارند که تنها یک روایت از حقیقت در جامعه وجود داشته باشد. روایت رسمی حکومت. کتاب‌هایی که دیدگاه‌های جایگزین، انتقادی یا مخالف را ارائه می‌دهند، تهدیدی جدی برای این روایت محسوب می‌شوند. نابودی چنین کتاب‌هایی به دیکتاتورها کمک می‌کند تا از چالش‌های فکری در برابر ایدئولوژی خود جلوگیری کنند.


جلوگیری از اتحاد فکری:کتاب‌ها می‌توانند بستری برای تبادل اندیشه و همبستگی میان مردم ایجاد کنند. از طریق کتاب‌ها، گروه‌های مختلف جامعه می‌توانند با مشکلات و دغدغه‌های مشترک آشنا شوند و علیه ظلم متحد شوند. این اتحاد، خطری بزرگ برای دیکتاتورهاست.

تحریف تاریخ : یکی از شیوه‌های مهم دیکتاتورها برای بقای قدرت، تحریف تاریخ و کنترل حافظه جمعی جامعه است. کتاب‌های تاریخی که روایت‌های واقعی را بازگو می‌کنند، مانع از این تحریف می‌شوند. نابودی یا سانسور چنین کتاب‌هایی به دیکتاتورها اجازه می‌دهد که گذشته را مطابق منافع خود بازنویسی کنند.




نمونه‌های تاریخی از کتاب‌سوزی

تاریخ پر است از نمونه‌هایی که نشان می‌دهد دیکتاتورها چگونه کتاب‌ها را نابود کرده‌اند تا قدرت خود را حفظ کنند:


آلمان نازی:

در دوران حکومت آدولف هیتلر، کتاب‌سوزی‌های گسترده‌ای انجام شد. آثار نویسندگانی که یهودی بودند یا با ایدئولوژی نازی مخالفت داشتند، در میدان‌های عمومی سوزانده شدند. هدف از این اقدام، حذف هر گونه اندیشه‌ای بود که می‌توانست با ناسیونالیسم افراطی و ایدئولوژی نازی مخالفت کند.


چین باستان:

در دوران حکومت چین شی‌هوانگ، نخستین امپراتور چین، دستور نابودی تمامی کتاب‌هایی که با ایدئولوژی رسمی دولت همخوانی نداشتند، صادر شد. این اقدام برای تحمیل وفاداری کامل به حکومت مرکزی انجام شد.


طالبان در افغانستان:طالبان در دوران اول حکومت خود و اکنون نیز، با قوانین سختگیرانه و محدودیت‌های شدید، تلاش کرده‌اند کتاب‌ها و منابعی که با تفسیر افراطی آن‌ها از اسلام مخالف است، نابود شوند. نابودی کتاب‌ها، تعطیلی مراکز فرهنگی و محدودیت بر نشر آثار علمی و ادبی، بخشی از برنامه آن‌ها برای سرکوب آگاهی عمومی است.


کره شمالی امروزدر دیکتاتوری کره شمالی، دسترسی به کتاب‌ها و منابع خارجی به‌شدت ممنوع است. این کشور با کنترل کامل اطلاعات و سانسور شدید، تلاش می‌کند مردم را از آگاهی درباره جهان خارج محروم کند.


مقاومت در برابر نابودی دانش

با وجود تلاش‌های دیکتاتورها برای نابودی کتاب‌ها، تاریخ نشان داده است که آگاهی قابل نابودی نیست. مردم و اندیشمندان همواره در برابر این سرکوب مقاومت کرده‌اند. در بسیاری از موارد، کتاب‌ها مخفیانه نگهداری یا منتشر شده‌اند.

به‌عنوان مثال، در دوران رژیم‌های سرکوبگر، بسیاری از نویسندگان و روشنفکران با انتشار زیرزمینی آثار خود، ایده‌هایشان را به دست مردم رسانده‌اند. در افغانستان نیز، با وجود محدودیت‌های طالبان، نویسندگان، ناشران و اندیشمندان تلاش می‌کنند دانش و آگاهی را زنده نگه دارند. استفاده از فناوری‌های دیجیتال، انتشار مخفیانه آثار و انتقال اندیشه‌ها به نسل‌های بعد، بخشی از این مقاومت است.

پیوستن انتشارات فرم به کمپین جهانی #علیه_کتاب‌_سوزان نشان‌دهنده تعهد جهانی برای دفاع از دانش و فرهنگ است. این کمپین با هدف آگاهی‌بخشی عمومی و ایجاد فشار بین‌المللی بر حکومت‌های سرکوبگر، به نمادی از اتحاد در برابر سرکوب تبدیل شده است.


نتیجه‌گیری

ترس دیکتاتورها از آگاهی مردم نشان‌دهنده قدرت بی‌بدیل دانش و اندیشه است. نابودی کتاب‌ها، هرچند که ممکن است برای مدتی سرکوبی موقت ایجاد کند، اما در نهایت نمی‌تواند حقیقت و آزادی را برای همیشه مهار کند. کتاب‌ها نماد امید، آزادی و پیشرفت بشری‌اند، و تجربه نشان داده است که ایده‌ها هرگز برای همیشه خاموش نمی‌شوند.

اقدامات طالبان در نابودی کتاب‌ها، نه تنها تاریخ افغانستان، بلکه حافظه جمعی بشریت را تهدید می‌کند. اما همان‌گونه که در گذشته شاهد بوده‌ایم، آگاهی حتی در تاریک‌ترین دوران‌ها نیز راهی برای بقا می‌یابد و در نهایت، ظلم را شکست می‌دهد.

با هر کتابی که نجات می‌یابد، شعله‌ای از امید زنده می‌ماند. کمپین‌هایی مانند #علیه_کتاب_‌سوزان نه تنها در برابر نابودی دانش ایستاده‌اند، بلکه نشان داده‌اند که جهان هنوز برای دفاع از آزادی اندیشه و فرهنگ متحد است.

12 views0 comments

Σχόλια


bottom of page